۱۳۸۷ تیر ۲۸, جمعه

ساير سايتهاي من با موضوع روانشناسي :

گروه درماني (شاخه درمان وترك اعتياد )


گروه درماني در ترك اعتياد :
روان درماني گروهي يك نوع درمان كاملا پذيرفته شده روانشناختي است كه از تعاملات سازنده بين اعضا و مداخلات يك رهبر آموزش ديده جهت تغيير رفتار غير انطباقي تفكرات و احساسات افراد مبتلا به نارضايتي استفاده مي نمايد. طي دهه هاي گذشته تعداد قابل ملاحظه اي از بيماران رواني توسط گروه درماني مداوا شده اند گروه درماني براي بيماران بستري سرپائي و در خيلي ديگر از موقعيت هاي اجتماعي قابل اجرا مي باشد همچنين بربخي اصول رواندرماني گروهي با موفقيت زيادي در زمينه هاي اقتصادي آموزشي و به صورت گروههاي رويا روي كاربد داشته است.
بسياري از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درماني گروهي در زندگي روزانه ما بسادگي اتفاق مي افتد تدابير درمان كه مهمترين مسئله مورد بحث در روان درماني گروهي است تنها به گروه درماني اختصاص ندارد بلكه در هر گروه عادي كم و بيش وجود دارد بطور عادي ما درزندگي روزمره خود با افراد و گروه هاي مختلفي ارتباط داريم كه اين روابط براي سلامتي ما لازم است البته همه روابط زمينه سلامت بخشي ندارند و حتي بعضي از روابط نيز ناسالم و بيماري زا هستند.
آن دسته از روابط فيمابين افراد كه توام با ريا و تزوير و فخر فروشي باشد و همچنين روابط توام با فشار تحقير روابطي ناسالم و صميمانه رابطه اي است كه از نظر روانشناسي نيازهاي رواني انسان را ارضا مي كند و هر انساني با تمام وجود آنرا طلب مي كند.
روان درماني گروهي چيزي جز ارائه شناخت و تصحيح رفتار بيمار گونه نيست رفتاري كه باعث شده ديگران از فرد فاصله يگيرند واو تنها منزوي گردد شايد يكي ازعلل رشد درمان هاي رواني در جوامع بزرگ و پيشرفته مسئله تنهائي و بي همدمي افراد باشد بنابراين روان درماني گروهي زماني ضرورت پيدا مي كند كه نيازاجتماعي فرد در ارتباط با ديگران برآورده نشده و يا محيط به گونه اي است كه هر چند روابط انساني به حد كافي وجود دارد ولي روابط موجود غلط و ناسالم مي باشد.
دربررسيهاي كلينيكي به عمل آمده ازمعتادين مشخص شده است كه اغلب آنها قبل از اعتياد دچار بيماري افسردگي بوده و درروابط درون فردي و بين فردي داراي مشكل هستند معتادين معمولا با خانواده خود روابط سالمي ندارند. همچنين با گروه هاي طبيعي اجتماعي نيز دچار مشكل هستند بنابر اين پس از طي دوره سم زدايي و ترك جسمي بايستي شركت در جلسات گروه درماني با جديت دنيال شود تا خلاء روابط ناسالمي كه قبلا در گروه هاي طبيعي داشته است برطرف گردد و روابط بين فردي بتدريج بهبود يابد. ناگفته نماند كه بر اثر تعامل ايجاد شده در گروه علاوه بر بهبودي روابط بين فردي روابط درون فردي معتادان نيز دستخوش تحول گرديده و نگرش هاي فردي نسبت به خود مثبت شده و نهايتا درمان كامل دنبال مي شود.
گروههاي خود يار:
معتادان گمنام يك منبع يا يك سازمان غير انتفاعي بين المللي متشكل از معتادان در حال بهبودي است كه به شكل محلي و منطقه اي در بيش از 60 كشور جهان مشغول به فعاليت ميباشند اعضاء انجمن معتادان گمنام از يكديگر ياد ميگيرند كه چگونه بدون مواد مخدر زندگي كنند و به چه طريق از اثراتي كه اعتياد در زندگيشان گذارده است بهبود يابند.
چه كساني اعضاي معتادان گمنام هستند؟
هر كس كه مايل به قطع مصرف ماده مخدر باشد ميتواند به عضويت معتادان گمنام در آيد عضويت دراين انجمن محدود به مصرف كنندگان هيچ نوع ماده مخدر بخصوصي نيست و هر كس با هر گونه ماده مخدر قانوني و غير قانوني الكل هم جز مواد مخدر محسوب ميشودميتواند به عضوميت معتادان گمنام در آيد.

جلسات معتادان گمنام
زير بناي گروه و طرز برخورد اصولي واساسي معتادان گمنام با مسئله بهبودي برپايه ارزش درماني استوار است اعضاي اين انجمن با در ميان گذاشتن تجربيات ونحوه بهبودي خود از اعتياد فعالانه در جلسات شركت ميكنند جلسات معتادان گمنام حالتي غير رسمي دارد و در مكانهايي كه توسط گروهها اجراره شده اند برگزار ميشودرهبري جلسات وانجام بقيه امور آن را اعضاي جلسه بطور نوبتي وم داوطلبانه برعهده ميگيرند كليه مخارج جلسات معتادان گمنام و خدمات ديگر از طريق كمك مالي داوطلبانه اعضا و فروش نشريات تامين ميشود هيچ گونه كمك مالي از افراد غير عضو پذيرفته نميشود.
اكثر جلسات معتادان گمنام بطور مرتب در همان محل و طبق برنامه زماني همه هفته تشكيل ميشود محل اين جلسات معمولا از ميان مكانها مؤسسات عمومي وعام المنفعه انتخاب ميشود جلسات معمولا دو نوعند:
جلسات علني يا باز و جلسات غير علني يا بسته حضور در جلسات علني براي عموم آزاد است جلسات غير علني فقط با حضور معتادان برگزار ميشوددستور جلسه و موضوع صحبت در هر يك از جلسات با يكديگر تفاوتهاي زيادي دارند در تعدادي از جلسات موضوع خاصي انتخاب ميشود و برخي جلسات مخصوص سئوال وجواب هستند ولي هدف جلسات هميشه يكي است و آن بوجودآوردن يك محيط مطمئن و مناسب براي بهبودي فرد ميباشد.

روش كار معتادان گمنام :

همياري و كمك معتادان به يكديگر بمنظور بهبودي پايه و اساس كار معتادان گمنان است اعضاي اين انجمن بطورمرتب جهت در ميان گذاشتن تجربيات بهبودي خود گرد هم ميايند و همچنين اعضاي با تجربه تر كه به آنها راهنما گفته ميشومد شخصا به اعضاي جديدتر كمك ميكنند.
قدمهاي دوازده گانه اصولي ترين برنامه معتادان گمنام هستند و به منزله قلب اين انجمن ميباشند اين قدمهايكسري دستورالعملهاي شخصي را جهت بهبودي ارائه ميدهد با بكارگيري اين دستورالعملها و تماس نزديك و دائم باساير اعضا در نتيجه معتادان ميآموزندكه چگومنه ا ز مصرف مواد مخدر خودداري كنند و با فراز و نشيبهاي زندگي روبرو شوند.

Group psychotherapy ?


Group psychotherapy is a form of psychotherapy in which one or more therapists treat a small
group of clients together as a group. The term can legitimately refer to any form of psychotherapy when delivered in a group format, including Cognitive behavioural therapy or Interpersonal therapy, but it is usually applied to psychodynamic group therapy where the group context and group process is explicitly utilised as a mechanism of change by developing, exploring and examining interpersonal relationships within the group. The broader concept of group therapy can be taken to include any helping process that takes place in a group, including support groups, skills training groups (such as anger management, mindfulness, relaxation training or social skills training), and psycho-education groups. The differences between psychodynamic groups, activity groups, support groups, problem-solving and psycoeducational groups are discussed by Montgomery (2002).[1]. Other, more specialised forms of group therapy would include non-verbal expressive therapies such as dance therapy, music therapy or the TaKeTiNa Rhythm Process.

Hiof group psychotherapy story


The founders of group psychotherapy in the USA were Joseph H. Pratt, Trigant Burrow and Paul Schilder. All three of them were active and working at the East Coast in first half of the 20th century. After World War II group psychotherapy was further developed by Jacob L. Moreno, Samuel Slavson, Hyman Spotnitz, Irvin Yalom,and Lou Ormont. Yalom's approach to group therapy has been very influential not only in the USA but across the world, through his classic text "The Theory and Practice of Group Psychotherapy".[2] Moreno developed a specific and highly structured form of group therapy known as Psychodrama.
In the United Kingdom group psychotherapy initially developed independently, with pioneers S. H. Foulkes and Wilfred Bion using group therapy as an approach to treating combat fatigue in the Second World War.[3] Foulkes and Bion were psychoanalysts and incorporated psychoanalysis into group therapy by recognising that transference can arise not only between group members and the therapist but also among group members. Furthermore the psychoanalytic concept of the unconscious was extended with a recognition of a group unconscious, in which the unconscious processes of group members could be acted out in the form of irrational processes in group sessions. Foulkes developed the model known as Group Analysis and the Institute of Group Analysis, while Bion was influential in the development of group therapy at the Tavistock Clinic. Bion has been criticised, for example by Yalom,[4] for his technical approach which had an exclusive focus on analysis of whole-group processes to the exclusion of any exploration of indvidual group members' issues. Despite this, his recognition of group defences in the "Basic Assumption Group", has been highly influential.[5][6]
Bion's approach is comparable to Social Therapy, first developed in the United States in the late 1970's by Lois Holzman and Fred Newman, which is a group therapy in which practitioners relate to the group, not its individuals, as the fundamental unit of development. The task of the group is to "build the group" rather than focus on problem solving or "fixing" individuals.

[edit] Therapeutic principles
Yalom's therapeutic factors (originally termed curative factors but re-named therapeutic factors in the 5th edition of 'The Theory and Practice of Group Psychotherapy'[7] are derived from extensive self-report research with users of group therapy[8][9]
Universality
The recognition of shared experiences and feelings among group members and that these may be widespread or universal human concerns, serves to remove a group member's sense of isolation, validate their experiences and raise self-esteem
Altruism
The group is a place where members can help each other, and the experience of being able to give something to another person can lift the member's self esteem and help develop more adaptive coping styles and interpersonal skills.
Instillation of hope
In a mixed group which has members at various stages of development or recovery, a member can be inspired and encouraged by another member who has overcome the problems that they are still struggling with.
Imparting information
While this is not strictly speaking a psychotherapeutic process, members often report that it has been very helpful to learn factual information from other members in the group, for example about their treatment or about access to services.
Corrective recapitulation of the primary family experience
Members often unconsciously identify the group therapist and other group members with their own parents and siblings in a process which is a form of transference specific to group psychotherapy. The therapist's interpretations can help group members gain understanding of the impact of childhood experiences on their :personality, and they may learn to avoid unconsciously repeating unhelpful past interactive patterns in present day relationships.
Development of socialising techniques
The group setting provides a safe and supportive environment for members to take risks by extending their repertoire of interpersonal behaviour and improving their social skills
Imitative behaviour
One way in which group members can develop social skills is through a modelling process, observing and imitating the therapist and other group members, for example sharing personal feelings, showing concern and supporting others.
Cohesiveness
It has been suggested [10] that this is the primary therapeutic factor from which all others flow. Humans are herd animals with an instinctive need to belong to groups, and personal development can only take place in an interpersonal context. A cohesive group is one in which all members feel a sense of belonging, acceptance and validation.
Existential factors
Learning that one has to take responsibility for one's own life and the consequences of one's decisions.
Catharsis
Catharsis is the experience of relief from emotional distress through the free and uninhibited expression of emotion. When members tell their story to a supportive audience, they can obtain relief from chronic feelings of shame and guilt.
Interpersonal learning
Group members achieve a greater level of self-awareness through the process of interacting with others in the group, who give feedback on the member's behaviour and impact on others.
Self-understanding
This factor overlaps with interpersonal learning but refers to the achievement of greater levels of insight into the genesis of one's problems and the unconscious motivations which underlie one's behaviour, o r


Group Therapy


Group therapy is very diverse. Psychologists with different theoretical training will use group therapy for many different types of psychological problems and concerns. There are two general ways of categorizing group therapy, by the time limits set on the duration of the group, and by the focus of the group and the way group members are selected.
First, group therapy can be offered on an ongoing basis or for a specific number of sessions. In an ongoing group, once the group starts, it continues indefinitely, with some group members completing treatment and leaving the group, and others joining along the way as openings are available in the group. Most of these groups have between six and twelve members, plus the psychologist. There are some psychologists who have had a therapy group running for ten years or more.
Time limited groups are just as you would expect, limited in the amount of time they will run. This does not refer to the length of the group sessions, but to the number of sessions, or the number of weeks, the group will run. Time limited groups have a distinct beginning, middle and end, and usually do not add additional members after the first few sessions. Most time limited groups run for a minimum of eight to ten sessions, and many will run for up to twenty sessions. The length of these groups always depends on the purpose of the group, and the group membership. The psychologist running the group will structure it to run for the number of sessions necessary to accomplish the goals of the group.
The focus of the group is another way of categorizing group therapy. Some groups are more general in focus, with goals related to improving overall life satisfaction and effective life functioning, especially in the area of interpersonal relationships. These groups tend to be heterogeneous. This means that the group members will have varying backgrounds, and varying psychological issues that they bring to the treatment group. The psychologist will select group members who are likely to interact ways that will help all group members. These groups tend to be open-ended, because of the nature of the group therapy process. However, some of these groups are also time-limited, but they may run longer than most time-limited groups.
Other groups are "focused" or "topical" therapy groups. The group members tend to have similar problems because the group is focused on a specific topic or problem area. For example, there are therapy groups for Depression, Adult Children of Alcoholics, or Parents of ADHD Children. Some focus therapy groups are skill development groups, with an emphasis on learning new coping skills or changing maladaptive behavior. There are groups to help people develop Stress Management Skills, Parenting Skills, Assertiveness, and Anger Management Skills, among others. Focus therapy groups can be either open-ended or time-limited groups. The skill development groups (Stress Management, etc.) tend to be time limited and usually run between eight and sixteen sessions. The single-issue focus groups (Adult Children of Alcoholics, Women's or Men's Groups, etc.) may be open-ended or they may run for a specified number of sessions.
Group therapy is different from individual therapy in a number of ways, with the most obvious difference being the number of people in the room with the psychologist. Originally, group therapy was used as a cost-saving measure, in institutional settings where many people needed psychological treatment and there were too few psychologists to provide the treatment. However, in conducting research on the effectiveness of these therapy groups, psychologists discovered that the group experience benefited people in many ways that were not always addressed in individual psychotherapy. Likewise, it was also discovered that some people did not benefit from group therapy.
In group therapy, you learn that you are not alone in experiencing psychological adjustment problems, and you can experiment with trying to relate to people differently in a safe environment, with a psychologist present to assist as needed. Additionally, group therapy allows you to learn from the experiences of others with similar problems, and also allows you to better understand how people very different from yourself view the world and interact with people. Of course, there are many other differences between group therapy and individual psychotherapy. Many people are anxious about participating in group therapy, because they don't want other people (in addition to the psychologist) to know about their problems. Group members are told not to discuss information shared in the group with others, and usually the need for mutual confidentiality preserves the privacy of the information.

روان درماني چيست ؟


روان درماني چيست؟
روان درماني به شيوه هايي گفته مي شود كه در آن مشكلات رواني و عاطفي از طريق بيان مشكلات به يك درمانگر و گفتگو با او درمان مي گردد. روان درمانگر به شناخت شما از خود و بهتر شدن توانايي مقابله تن كمك مي كند.

اهداف روان درماني عبارتند از:

- تغيير الگوهاي آسيب زاي رفتاري
- بهبود احساس ارزشمندي
- حل و فصل تعارضها
روان درماني به ياد گرفتن در مورد خودتان كمك مي كند. در بعضي از موارد، شما ياد مي گيريد كه چگونه گذشته را درك كرده و با زمان حال تطبيق دهيد. در موارد ديگر شما از آن دسته از پاسخهايتان كه مشكلاتي را در زندگي شما ايجاد مي كنند آگاه شده و شيوه هاي تغيير آنها را ياد مي گيريد.

چگونه يك درمانگر انتخاب كنم؟

درمانگر شما بايد شخصي باشد كه در حضور او احساس آرامش كنيد. درمانگرها شامل افراد زير هستند:
روان پزشكان، روان شناسان، پرستاران روانپزشكي، مددكاران اجتماعي، مشاوران آموزش ديده. بسياري از مردم از اشخاصي كه عقيده آنها را مي پذيرند، اسامي درمانگران را بدست مي آورند. اين اشخاص عبارتند از:
- دوستان
- اعضاي خانواده
- پزشكان
حتي با وجود كمك گرفتن از ديگران هم، پيدا كردن يك درمانگر خوب امر بسيار شخصي مي باشد. مراقب باشيد درمانگران زيادي وجود دارند كه صلاحيت كافي براي اين كار ندارند. مطمئن باشيد شخصي كه شما به عنوان يك درمانگر انتخاب مي كنيد، حتماً داراي مجوز كار باشد و اعتبار كافي براي اين امر داشته باشد.
ممكن است كه شما قبل از اينكه يك درمانگر انتخاب كنيد، با درمانگران زيادي صحبت كنيد. هنگامي كه با اولين درمانگر ملاقات مي كنيد، درباره مطالب زير از او بپرسيد:
- حق الزحمه
- نوع درماني كه او براي شما بكار مي برد
- مجوز قانوني كار مخصوص درمانگران
به همان اندازه كه شما مسائل شخصي خود را براي درمانگر بيان مي كنيد، انتظار داريد كه به همان اندازه هم او در اين رابطه با شما صحبت كند. به مسائل زير با دقت توجه كنيد:
- چگونه درمانگر با شما ارتباط برقرار مي كند.
- به چه نحوي شنونده سخنان شماست.
درجه راحت بودن شما با درمانگر
داشتن مقداري احساس تنش و عصبيت در جلسه اول طبيعي است اگر درمانگر داراي صفاتي است كه فكر مي كنيدآن صفات نخواهد گذاشت احساسات خود را براحتي بيان كرده و يا به درمانگرتان اعتماد كنيد.، بهتر خواهد بود كه درمانگر ديگري انتخاب نماييد.
در اولين جلسه به احساسات خود اعتماد كنيد. از احساسات خود به عنوان يك راهنما جهت تصميم گيري در مورد ادامه كار با آن درمانگر و يا تغيير او استفاده كنيد.
به محض پيدا كردن شخصي كه در حضور او احساس آرامش مي كنيد، ضمن گشودن دريچه هاي ذهن خود شرايط را براي اعتماد به درمانگر مهيا كنيد. رك و صريح بودن در امر درمان نكته اي بسيار مهم است.
چه نوع از روان درماني مورد استفاده قرار مي گيرد؟
امروزه انواع بسياري از درمانها مورد استفاده قرار مي گيرد. انواع درمانهايي كه متداول تر است، عبارتند از:

- رفتار درماني شناختي:

درمانگر به شناختن نگرش غير واقعي تان نسبت به خود، دنيا و آينده كمك مي كند. اين درمان به شما در تشخيص روشهاي فكري نادرست كمك مي كند. شما الگوهاي رفتاري و فكري جديدي پيدا خواهيد كرد كه شما را به سوي زندگي سالم تر رهنمون مي شود.
درمان متمركز بر درمانجو (روان درماني بي رهنمود):
درمانگر به حرفهاي شما گوش مي دهد و به شما در فهميدن بهتر احساسات كمك مي كند.

روانكاوي:

درمانگر با هدف كشف تجارب و احساسات نيمه آگاه و عميق مربوط به دوران كودكي به شما گوش مي دهد. شما معمولاً درمانگرتان را هر هفته چهار بار يا بيشتر براي چندين سال بايد ملاقات كنيد.

روان درماني پويشي :

در اين روش درمانگر بدون استفاده از روانكاوي رسمي, احساسات ناخود آگاه شما را به آگاهي آورده و آن را تعبير و تفسير مي كند.
اين نوع درمان, اغلب متضمن اين است كه هر چه به ذهنتان مي آيد, بگوييد. (تداعي آزاد).

پسيكودرام (نقش گذاري رواني):

از اين نوع درمان براي بيان احساسات پنهان استفاده مي شود. از شما خواسته مي شود كه در نقش مردم مختلفي كه در زندگيتان وجود دارند, بازي كنيد و خود را به جاي آنان قرار دهيد. اين روش هم مي تواند به صورت گروهي انجام شود و هم به صورت دو نفره.

مشاوره زناشويي:

درمانگر زن و شوهر را به بهبودي روابطشان تشويق مي كند و به آنها در فائق آمدن بر مشكلات زندگييتان كمك مي كند. هر دو نفر (زن و شوهر), براي ياد گرفتن الگوهاي رفتاري جديد، تلاش مي كنند. گاهي اوقات زوج پيمان يا توافق نامه اي را مبني برچگونگي تغيير رفتارشان مي نويسند.

روان درماني خانواده:

اين شكل روان درماني به جاي توجه به تك تك اعضاء, خانواده را به عنوان يك كل مورد توجه قرار مي دهد. اين روش بر اين عقيده استوار است كه شخص مشكل دار را جداي از محيط خانوادگي اش نمي توان شناخت.
درمانگر بيان آزاد احساسات را در بين افراد خانواده تشويق مي كند. روان درماني خانواده اغلب براي خانواده هايي كه بچه هايي با مشكلات رفتاري هستند و نيز براي خانواده هايي كه با سوء استفاده جنسي, بيماري هاي خطرناك و ساير حوادث آسيب زا مواجهند, مناسب مي باشد.

گروه درماني (روان درماني گروهي ) :

يك گروه حدوداً از هشت نفر كه مشكلات يكساني دارند و به طور منظم با درمانگر ملاقات مي كنند, تشكيل مي شود. آنان در مورد مشكلاتشان با يكديگر و با درمانگر مذاكره مي كنند. گروه درماني بيشتر براي مسائل رفتاري مانند مشكلات شخصيتي, استفاده از الكل و مواد مخدر, اختلالات در خوردن و انواع مشخصي از افسردگي كاربرد دارد.
روان درماني چه مدت وقت مي گيرد؟
ممكن است روان درماني جلسات محدودي وقت بگيرد و يا ساليان زيادي طول بكشد. اين مسئله بستگي به وسعت مشكلات شما و اهدافي كه در معالجه تان مد نظر است, دارد. هم شما و هم درمانگر لحظه به لحظه پيشرفتتان را تشخيص مي دهيد. شما بايد به طور جدي در مورد اينكه چه مدت تحت درمان قرار بگيريد, تصميم بگيريد. شما, (نه درمانگر), تصميماتي كه مي گيريد, بر روي زندگيتان تاثير مهمي دارد.


از مشاور خود چه انتظاري مي توانيد داشته باشيد ؟

شما مي توانيد انتظار كسي را داشته باشيد كه با علاقه به دل مشغولي هاي شما گوش كرده و كمك مي‌كند تا درك بهتري از آنها داشته باشيد و بنابراين بتوانيد با راحتي و كارآمدي بيشتري با مشكلاتتان مواجه شويد. مشاورتان با جديت به (مشكلات) شما پرداخته و مايل است شما با آزادي و بطور صريح مسائل مورد علاقه خود را مطرح سازيد. مشاور از شما سئوالاتي را در مورد خودتان بصورت مستقيم و مشخص خواهد پرسيد. از آنجا كه مشاوران عقايد مختلفي در مورد نحوه تغيير مردم دارند, آنها از نظر ميزان صحبت كردن در جلسات, تكاليفي كه از شما خواهند خواست و تمركزشان بر موضوعات با همديگر فرق مي كنند. اگر مي خواهيد بدانيد كه در جلسات مشاوره چه چيزي خواهد گذشت به طريق مختلف در آن باره بپرسيد. مشاوران مهارت يا دانش «جادويي» ندارند و نمي توانند بطور مستقيم مشكلات شما را حل و فصل نمايند. مشاور مي خواهد كه با شما كار كند ولي آنچه را كه خودتان مي توانيد انجام دهيد, براي شما انجام نخواهد داد. به استثناي پيشامدهاي غير معمول (از قبيل خطر خودكشي) مشاور در رابطه با مسائل بيان شده از جانب شما به شدت راز دار خواهد بود و در موارد استثنايي فوق الذكر نيز موضوع را به صورت صريح با شما در ميان خواهد گذاشت.

مسئوليتهاي شما در مشاوره :

مسئوليتهاي اصلي شما در مشاوره عبارت هستند از شركت منظم در جلسات برنامه ريزي شده, صحبت رُك و صريح در مورد آنچه كه شما را رنج مي دهد و انجام تكاليف منزل كه توسط مشاور از شما خواسته مي شود. انتظار بر اين است كه اگر قادر به عمل به تكاليف فوق نباشيد, موضوع را با مشاور در جريان بگذاريد.
اغلب مشاوران از شما مي خواهند كه چيزي جديد يا «رويكردي متفاوت» را امتحان كنيد. يك چيز ديگر كه مشاورتان از شما انتظار دارد اين است كه آماده آزمايش و تلاش براي انجام كارها باشيد. بدون اينكه سعي در نتيجه گيري شتابزده داشته باشيد. همچنين انتظار مي رود كه در صورت حل مشكلاتتان موضوع را به اطلاع مشاور خود برسانيد و البته اگر پيشرفتي نيز در خود مشاهده نكرديد, مشاورتان را مطلع سازيد. اين موضوع بسيار مهم است، مشاورتان به شدت خواهان بهره گيري شما از مشاوره است.

مشكلات معمول در مشاوره :
يكي از گامهاي مشكل در مشاوره زماني است كه شما براي اولين بار يك مشاور را ملاقات مي‌كنيد. تصميم به رفتن براي مشاوره، گام اول در فرايند تغيير است. وقتي اين تصميم را گرفتيد ساز و كار تغيير به جريان خواهد افتاد. در فرايند تغيير نحوه تفكر, احساس يا رفتار خود, بايد بكوشيد تا شيوه هاي جديد انجام كارها را امتحان نمائيد. اين ممكن است شما را مضطرب يا ناكام كند. همچنين در طي مشاوره امكان دارد به اين نتيجه برسيد كه چيزهايي كه قبلاً شما آنها را فقط به صورت مثبت يا منفي مي ديديد, كاملاً متفاوت هستند. چالش يا محدوديت هاي مذكور نيز ممكن است در شما احساس ناكامي بوجود آورد, اما با پذيرش و تمرين متوجه مي شويد كه قادر به برطرف كردن محدوديت ها و نقاط ضعف خود بوده و جنبه هايي جديد و مهيج در خود, خواهيد يافت.
گامهاي آماده شدن براي بهره بردن از مشاوره
_ آماده تمركز بر مشكل يا موضوع خاصي باشيد.
_ آماده (رفتن به) جلسات مشاوره باشيد.
_ به جلسات مشاوره اي خود توجه كرده و نقش فعالي در آن داشته باشيد.
_ تكاليف منزل خود را انجام دهيد (يا حداقل سعي خود را بكنيد).
_ اگر احساس مي كنيد از مشاوره سود نمي بريد, موضوع را به مشاور خود بگوئيد.